ماهی


ღ╬♥═╬ღ¸.• یک فنجان عشق•..¸ღ╬♥═╬ღ

ماهی مون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت

 

تو دهنش نمیتونست بگه .

 



دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالاپایین پریدن .

 



دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پریدخسته شد خوابید .

 



دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده



یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون توقهر کرده خودشو زده به خواب ....!

 



نظرات شما عزیزان:

مصطفی
ساعت15:36---25 تير 1391
سلام آبجی دمت گرم خیلی باحاله شادمون کردی وبلاگتم خیلی قشنگه ؛هر دوتون خشته نباشید.

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در شنبه 24 تير 1391برچسب:,ساعت 16:27 توسط ღღMoh@deseღღ| |


Power By: LoxBlog.Com