ღ╬♥═╬ღ¸.• یک فنجان عشق•..¸ღ╬♥═╬ღ
ماهی مون هی میخواست یه چیزی بهم بگه . تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمیتونست بگه .
نظرات شما عزیزان:
دست کردم تو آکواریوم درش آوردم . شروع کرد از خوشالی بالاپایین پریدن .
دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو . اینقده بالا پایین پریدخسته شد خوابید .
دیدم بهترین موقع تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چند ساعته بیدار نشده
یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون توقهر کرده خودشو زده به خواب ....!
سلام آبجی دمت گرم خیلی باحاله شادمون کردی وبلاگتم خیلی قشنگه ؛هر دوتون خشته نباشید.
Power By:
LoxBlog.Com |